مشخص كنيد در كدام قسمت بدن هيجان را احساس مي كنيد؟ مثلا معده يا سينه تان تنگ است؟ چه اتفاقي مي افتد اگر به آن احساس بدني با مهرباني و كنجكاوي نزديك شويد؟ سعي كنيد توجه خود را به آن قسمت از بدن خود معطوف كنيد "اشكالي نداره بذار حسش كنم".
خود را جدا از خلق و خو، فكر يا احساس تان ببينيد. تماشاگر احساس تان باشيد نه خود احساس. فضايي بين شما و احساساتتان وجود دارد به آن توجه كنيد كه چه تاثيري بر روي شما دارد.
به نوع افكاري كه در ذهنتان مي چرخد فكر كنيد. آيا آنها از نوع خود انتقادي، منفي و با نتيجه گيري دلبخواه هستند؟ آيا آنها بارها و بارها خود را تكرار مي كنند؟
توجه كنيد به اينكه آيا مي خواهيد از شر اين احساسات خلاص شويد؟ ببينيد آيا مي توانيد از اين استراتژي اجتناب به سمت يك استراتژي پذيرش حركت كنيد و مشاهده كنيد كه اين تغيير وضعيت چه تاثيري بر احوالتان خواهد داشت. پذيريد كه اين تجربه فقط متعلق به حال است و براي هميشه ماندگار نخواهد بود، بنابراين مي توانيد موقتا مبارزه را رها كنيد و ببينيد چه اتفاقي مي افتد.
سعي كنيد يك تنفس سه دقيقه اي را انجام دهيد. پس از تنفس، مفيد ترين چيزي كه در حال حاضر براي مراقبت از خودتان را مي توانيد انجام دهيد، انتخاب كنيد.
به اين موضوع فكر كنيد كه نشخوارهاي ذهني تكرارشونده و خلق پايين بخشي از تجربه شماست و نه بخشي از وجود شما. يك احساس در لحظه اي از هوشياري شما به وجود ميآيد و در مقطعي دوباره كمرنگ مي شود. اتخاذ رويكرد تفكيكي، به اين معني است كه شما تشخيص مي دهيد كه خلق و خوي پايين تان جنبه مركزي از خود انگاره شما نيست.